لبخند در مراسم تدفین - جلد 1
نویسنده:
امیر عشیری
امتیاز دهید
✔از متن کتاب:
"جی اسمیت" افسر سابق اداره ضد اطلاعات گفت:
- وقتی خودم را در میان افراد باند سابقم می دیدم، خوشحال بودم. آزاد شده بودم تا آنچه را که میخواستم به دست بیاورم و فعالیت گذشته ام را در قالب دیگری مجددا شروع کنم. هوای آزاد استنشاق می کردم و دیگر گامهای سنگین ماموران زندان به گوشم نمی خورد و چشمانم به میله های آهنی دریچه میان در سلول دوخته نمی شد. موفقیتی بود بسیار مهم که هرگز تصورش را هم نمی کردیم. نه من و نه آنها.
آنها که مرا از زندان فرار داده بودند، چند تن از همان افراد باند سابق بودند که در حمل اسلحه قاچاق برای شورشیان یک کشور آفریقایی همکاری می کردند. آنها یاران وفاداری بودند که برای اجرای نقشه فرار من جانشان را به خطر انداختند و سرانجام موفق شدند در یک شب بارانی مرا از زندان "پریسون" فرار بدهند. ترتیب کار طوری داده شده بود که آن چهار نفر بتوانند در اسرع وقت مرا از خاک انگلستان خارج کنند...
بیشتر
"جی اسمیت" افسر سابق اداره ضد اطلاعات گفت:
- وقتی خودم را در میان افراد باند سابقم می دیدم، خوشحال بودم. آزاد شده بودم تا آنچه را که میخواستم به دست بیاورم و فعالیت گذشته ام را در قالب دیگری مجددا شروع کنم. هوای آزاد استنشاق می کردم و دیگر گامهای سنگین ماموران زندان به گوشم نمی خورد و چشمانم به میله های آهنی دریچه میان در سلول دوخته نمی شد. موفقیتی بود بسیار مهم که هرگز تصورش را هم نمی کردیم. نه من و نه آنها.
آنها که مرا از زندان فرار داده بودند، چند تن از همان افراد باند سابق بودند که در حمل اسلحه قاچاق برای شورشیان یک کشور آفریقایی همکاری می کردند. آنها یاران وفاداری بودند که برای اجرای نقشه فرار من جانشان را به خطر انداختند و سرانجام موفق شدند در یک شب بارانی مرا از زندان "پریسون" فرار بدهند. ترتیب کار طوری داده شده بود که آن چهار نفر بتوانند در اسرع وقت مرا از خاک انگلستان خارج کنند...
آپلود شده توسط:
morad850
1397/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی لبخند در مراسم تدفین - جلد 1